پیسارو PISSARRO
![]() او در پاریس و در بیست و پنجسالگی به طور جدی با نقاشی روبهرو شد. زیر نظر کورو، و نیز در آکادمی سوئیس هنرآموزی کرد. مانه، مونه، و سزان را در همین زمان شناخت. طبق توصیه? کورو به نقاشی هوای باز روی آورد. آثار اولیهاش با رنگ سایههای ملایم و ترکیببندی ساده، مورد توجه منتقدان واقع شدند. در جریان جنگ پروس و فرانسه بسیاری از آثارش را از دست داد. یکسالی را همراه مونه در انگلستان گذرانید (1870 ـ 1871)، و به مطالعه? آثار ترنر، کانستبل، و نقاشان هلندی پرداخت. پس از بازگشت به فرانسه در تشکل نقاشانی که بعداً امپرسیونیست نام گرفتند، نقشی مؤثر ایفاء کرد. بعداً نیز آثارش را در هشت نمایشگاه امپرسیونیستها به تماشا گذاشت (1874 ـ 1886). از پُنتواز به اِرانی تغییر مکان داد (1884)؛ ولی برای نقاشی از چشماندازهای شهری و ساحلی بارها به شهرهای لوهاور، روان، و پاریس سفر کرد. او بهرغم تنگدستی هرگز در پی آن نبود که از سوی سالن رسمی پذیرفته شود و بدین طریق امتیازی بهدست آورد. پیسارو که راهنمای هنرمندانی چون سزان و گوگن بود و بر آنها اثر گذاشت، خود نیز همواره آماده? پذیرش دستاوردهای دیگران بود. چنانکه اسلوب نقطهگذاری سورا را چند سالی به عاریت گرفت (1886 ـ 1888)؛ و به پیروی از مونه، نقاشی از موضوع واحد در اوقات و اوضاع مختلف را تجربه کرد. با اینحال، هیچگاه خصوصیتهای کار خود را از دست نداد. شکلگیری سبک و اسلوب امپرسیونیسم تا حد زیادی مدیون تجربههای اوست. ولی نقاشیهایش از دو لحاظ با آثار امپرسیونیستهای دیگر تفاوت دارند؛ اولاً، منظرههای او و بهخصوص چشماندازهای پُنتواز (مثلاً: کُت دُژاله ـ 1867) با افق رفیع، فضای فراخ، و انباشتگی رنگ از ترکیببندی دقیقتری برخوردارند (سزان که به تناوب در سالهای 1872 ـ 1877 در کنار پیسارو کار میکرد، تحتتأثیر همین آثار قرار گرفت.) ثانیاً، نقاشیهای او نه فقط محصول مشاهده? دقیق موقعیتهای معین در طبیعت، بلکه نمایانگر کار و زندگی آدمها هستند. پیسارو که ستایشگر میه و دومیه بود، انسان زحمتکش را شایسته? احترام میدانست. اعتقاد به سوسیالیسم را از محتوای برخی نامههایش میتوان دریافت. از جمله دیگر آثارش: صحنه? خیابان در پُنتواز (1879)؛ جلوه? مه (1888)؛ بولوار دز ایتالین (1897)؛ گردآوری علوفه در اِرانی (1901) است. |
منبع : جنبش هنر مدرن |
[ دوشنبه 92/9/4 ] [ 10:9 صبح ] [ علیرضا حسینی ]